جدول جو
جدول جو

معنی طنز کرنا - جستجوی لغت در جدول جو

طنز کرنا
تقلید طنز کردن، مسخره کردن
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَشْ / خُشْ شُ دَ)
طعنه زدن. عیبجوئی. تمسخر کردن
لغت نامه دهخدا
تصویری از طنز کنان
تصویر طنز کنان
نازان ناز کنان در حال ناز و کرشمه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنز کردن
تصویر طنز کردن
تمسخر کردن، طعنه زدن، عیبجوئی
فرهنگ لغت هوشیار
باز کردن زیپ، برای باز کردن زیپ
دیکشنری اردو به فارسی
شتاب دادن، برای تسریع، گاز دادن، تیز کردن، تسریع کردن، شتاب کردن، شتاب گرفتن
دیکشنری اردو به فارسی
آزار دادن، اذیّت کردن، محدود کردن، تنگ کردن
دیکشنری اردو به فارسی
بستن، برای بستن، محصور کردن
دیکشنری اردو به فارسی
مبهوت کردن، بیهوش کردن
دیکشنری اردو به فارسی
احضار کردن، مطالبه کردن
دیکشنری اردو به فارسی
وزن کردن
دیکشنری اردو به فارسی
رنگ کردن
دیکشنری اردو به فارسی
نگهداری کردن کودک، گرامی داشتن
دیکشنری اردو به فارسی
سنبه کردن، سنجاق کردن
دیکشنری اردو به فارسی
مرطوب کردن
دیکشنری اردو به فارسی